يکي از مراسم ملي در آمريکا معروف به هالاوين (Hollowin) است که در آن مراسم، مردم بر صورت هاي خود ماسکهاي ترسناک ميزنند و خود را به شکل دلقک در مياورند تا مردم را به شوخي بترسانند و مزاح کنند و به اين شکل اوقات خوشي داشته باشند. در اين بين، بسياري از جنايات و کشت و کشتارها توسط قاتلين دقيقاً در روز همين مراسم انجام ميشد چون به زعم قاتل آن ماسک زده شده باعث عدم شناسايي قاتل ميشد. مشابه اين قضيه و حتي خطرناک تر از آنرا ما در مورد چهارشنبه سوري داريم. به نظر من خطر آزادي ترقه جات در جامعه ما کمتر از خطر آزادي تملک اسلحه و بمب در دست عموم نيست. اگر کسي (که واقعاً يک تروريست است) با هر انگيزه و هدفي شيطاني (مثلاً ايجاد نارضايتي در مردم با هدف دور کردن مردم براي دست کشيدن عموم از حمايت از نظام اسلامي ما، يا با هر انگيزه شيطاني ديگر) بخواهد در جامعه ما ايجاد رعب و وحشت و جنايت و در يک کلام "خرابکاري" کند ، در پوشش و در قالب آنچه که صرفاً يک "ترقه بازي" ساده نشان ميدهد متاًسفانه براحتي مي تواند به اين شکل جنايتهاي بزرگي را رقم بزند. از اين حيث به نطر من ضروري است که نظام دولتي و حکومت اسلامي ما با مواد محترقه و بمب هاي دست ساز به ظاهر ساده، به شدت برخورد کند و داشتن آنها ، خريد و فروش آنها ، و حمل آنها را در حد مواد مخدر و بلکه بيش از آن بايد غيرمجاز و غير قانوني اعلام کند. البته خوشبختانه اين يکي دو سال اخير خيلي بهتر از گذشته شد و تا حد زيادي دسترسي عموم به مواد محترقه مشکلتر شده است ، اما هنوز کنترل کافي وجود ندارد و نياز به اقتدار بيشتر و محکمتري ميباشد. حتي اگر بخواهيم به جنبه ديگر اين قضيه نگاه کنيم يعني جنبه از دست دادن چشمها، انگشتها، دستها، پاها، سوختن ها، و کشته شدن ها در اثر بي احتياطي از انفجار ترقه ها، باز هم ضرورت مساله براي ما بيشتر روشن ميشود. همزمان با اين حرکت، شايسته است که در حرکتي ديگر و به موازات حرکت اول، در رسانه هاي عمومي فرهنگ سازي شود تا آن مراسم ديرينه پريدن از روي آتش محدود هيزمي و "زردي من از تو---سرخي تو از من" گفتن ها هم فراموش نشود، اما فقط در همين حد و نه بيشتر، که خداي نکرده باز هم زياده روي نشود.